سندرم استکهلم چیست؟ معرفی علائم، علل و درمان

فرهنگ عامه مدرن که از طریق رسانه های جمعی منتقل می شود و به ویژه جوانان را هدف قرار می دهد، اغلب سندرم استکهلم را در سناریو هایی به تصویر می‌ کشد که در آن بازماندگان آدم ربایی، عاشق و وابسته آدم ربا ها و گروگان گیر ها می‌ شوند، با آنها ابراز همدردی کرده یا در کنار آنها توطئه می‌ کنند.

سندرم استکهلم
سندرم استکهلم چیست؟

یکی از نمونه های معروف این موضوع، در سال 1974 زمانی رخ داد که گروهی از تروریست های داخلی، Patricia Campbell Hearst (زاده 20 فوریه 1954) که نوه نجیب زاده آمریکایی William Randolph Hearst بوده را ربودند.
پس از ربوده شدنش، Hearst حمایت خود را از گروه رباینده اعلام کرد و در یک سرقت بانک به اسیر کنندگانش کمک کرد. در آن زمان پرونده او به تیتر یک رسانه ها و روزنامه ها تبدیل شده بود و بسیاری از مردم اینگونه استدلال کردند که این نوجوان شستشوی مغزی شده است.
مردمی که در جریان این موضوع قرار گرفته بودند، اعمال و رفتار قربانی معروف را به سندرم استکهلم نسبت دادند که در آن زمان یک اصطلاح نسبتاً جدید و نو ظهور بود.

سندرم استکهلم یک پدیده پیچیده است و اغلب به اشتباه درک می شود. سندرم استکهلم به عنوان یک وضعیت سلامت روان توسط راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5 TR) تعریف نمی شود بلکه انجمن روانپزشکی آمریکا (APA) آن را یک واکنش ذهنی و احساسی (عاطفی) می داند.

سندرم استکهلم معمولاً به عنوان یک دفاع روانشناختی یا مکانیسم مقابله ای در نظر گرفته می شود که توسط برخی از افراد در طی آسیب های شدید مانند آدم ربایی، سوء استفاده خانگی یا قاچاق جنسی انسان تجربه می شود.
ما با روانشناسان صحبت کردیم تا درباره سندرم استکهلم و آنچه ممکن است در سناریو های مختلف، مانند روابط آزاردهنده و محیط ناسالم محل کار به نظر برسد، بیشتر بدانیم.

توجه: این مقاله به سندرم استکهلم اشاره می‌ کند، اما برخی از پزشکان سلامت روان، اصطلاح پیوند تروما را به جای آن به کار می برند زیرا ممکن است ظاهر بهتری داشته باشد.

سندرم استکهلم چیست؟

دکتر Melissa Goldberg Mintz، روانشناس بالینی دارای مجوز در هیوستون تگزاس و نویسنده کتاب آیا فرزند شما آسیب دیده است؟ می گوید: در ساده ترین بیان، سندرم استکهلم به تجربه ای اشاره دارد که قربانی احساسات مثبتی نسبت به فرد یا افراد عامل جرم دارد.

دکتر Melissa Goldberg Mintz می گوید: از منظر روانشناختی، اگر بتوانید با فردی که شما را اسیر کرده یا از شما سوء استفاده می‌ کند همذات پنداری کنید، در نتیجه باعث می شواند تا احساس وحشت و ترس بسیار کمتری نسبت به فرد مجرم داشته باشید( چرا که در این صورت فرد مجرم تبدیل به شخصی می شود که می توانید با انگیزه هایش ارتباط برقرار کرده و نوعی حس همدردی و درک مشترک نسبت به او داشته باشید).

دکتر Noel Hunter، روانشناس بالینی و مدیر کلینیک MindClear Integrative Psychotherapy در شهر نیویورک، توضیح می دهد که این دفاع روانشناختی ممکن است برای برخی از قربانیانی که یاد می گیرند با آزارگر خود وابستگی نزدیک ایجاد کنند، امکان بقا را فراهم کند.

وی ادامه می دهد: هنگامی که یک مراقب یا شخصی که فرد قربانی برای غذا، امنیت و سرپناه به او متکی است نیز آزاردهنده فرد باشد، قربانی به دام می افتد.

افراد قربانی در این وضعیت نمی توانند به مراقب خود حمله کنند یا خطر دور کردن آنها را بپذیرند، زیرا کاملاً به این شخص وابسته هستند. در همین حال، قربانیان تحت شکنجه و/یا آزار قرار می گیرند.

همچنین بخوانید >> هم وابستگی در رابطه چیست؟ نشانه های یک رابطه هم وابسته

دکتر Noel Hunter می گوید: برای توجیه آزار، قربانی ممکن است اعمال مراقب خود را موجه دانسته و هرگونه شکنجه را تقصیر خود بداند.
قربانی طرز فکری را به خود می گیرد که تقریباً همزیست با فرد آزارگر است تا مراقب او را خشنود کرده و از لطفش برخوردار شود.
قربانیان ممکن است بر این باور باشند که هر چه بیشتر با فرد آزاردهنده پیوند برقرار کنند، کمتر مورد سوء استفاده قرار می گیرند و اغلب اوقات نیز همینطور است.

سندرم استکهلم چگونه نام گرفت؟

سندرم استکهلم در سال 1973 نام گرفت، درست یک سال قبل از ربوده شدن Patricia Campbell Hearst، پس از یک سرقت ناموفق بانک در شهر استکهلم کشور سوئد که منجر به پیوند گروگان ها با گروگانگیر ها شد.

نتیجه این سرقت بسیار عجیب و گیج کننده بود زیرا به نظر می‌ رسید که کارمندان بانک با دزدان ارتباط نزدیکی داشتند یا حداقل پس از گذراندن مدتی نزدیک به یک هفته با هم، به آنها اعتماد داشتند.
از آن زمان به بعد، سندرم استکهلم اغلب برای توصیف موقعیت‌ هایی استفاده می‌ شود که قربانیان احساس می‌ کنند از سوء استفاده‌ کنندگان یا ربایندگان خود محافظت می‌ کنند یا نسبت به آنها احساس محبت دارند.

علل سندرم استکهلم

دکتر Carla Manly، روانشناس بالینی، نویسنده و متخصص تروما در شهر سونوما ایالت کالیفرنیا آمریکا، در این باره توضیح می دهد: کلید ایجاد سندرم استکهلم، احساس انزوا و ارتباط عاطفی قربانی است که آزارگر (عمدا یا ناخواسته) ایجاد می کند.

عدم دسترسی واقعی یا درک شده از حمایت خارجی نیز برای ایجاد سندرم استکهلم بسیار مهم است.

یک مطالعه انجام شده در سال 2018 که مصاحبه‌ های شخصی با کارگران زن در سراسر کشور هند را تجزیه و تحلیل می‌ کند، به چهار معیار اصلی برای سندرم استکهلم اشاره می‌ کند که شامل موارد زیر است:

  1. احساس تهدیدی برای بقا و زنده ماندن
  2. نشان دادن مهربانی از سوی یک اسیر کننده و رباینده
  3. احساس انزوا و تنها ماندن
  4. احساس ناتوانی در فرار

دکتر Carla Manly می‌ افزاید: «مانند هر نوع تروما، برخی از افراد صرفاً به دلیل عواملی همچون نوع شخصیت، مسائل مربوط به سلامت روان و نحوه تأثیرات درک شده از رویداد آسیب‌ زا، بیشتر از دیگران در معرض خطر قرار دارند.»

علیرغم برداشت و یا نتیجه گیری کسانی که در معرض این آسیب نیستند ( دارای چهار ویژگی گفته شده نیستند) یا ویژگی های تاثیر پذیری کمتری نسبت به این موقعیت دارند، کسانی که به سندرم استکهلم مبتلا شده‌اند یا دارای این چهار ویژگی گفته شده هستند، نسبت به کسانی که به آن دارای معیار های گفته شده هتسند، افرادی «ضعیف‌تر» نیستند و به بیان ساده تر،  آنها صرفا دارای مجموعه ای از عواملی هستند که آنها را مستعد تر به این سندرم می کند.

برخی از عناصری که می توانند به سندرم استکهلم کمک کنند، به گفته دکتر Carla Manly، عبارتند از:

  • شخصیت
  • ژنتیک
  • سابقه سلامت روان
  • عواملی که هنگام وقوع جرم وجود دارند

دکتر Hunter خاطر نشان می کند که علل و عوامل سندرم استکهلم اساساً به یک فرد سوءاستفاده گر و گرفتار شدن یا احساس به دام افتادن در موقعیت بستگی دارد.

او می‌گوید: «هر کس خلق و خو و شخصیت متفاوتی دارد و عوامل تسکین دهنده مانند تجربیات کسب شده در گذشته، به احساس قدرت و اعتماد به نفس کلی افراد کمک می کند( اگرچه این مورد می‌ تواند به مرور زمان از بین برود ).

همچنین بخوانید >> حمله پانیک (Panic Attack) چیست؟ علائم، نشانه ها، تشخیص و درمان

عوامل خطر سندرم استکهلم

 

علل سندرم استکهلم
سندرم استکهلم یک واکنش ذهنی و احساسی (عاطفی)

 

لزوما همه ی قربانیان از سندرم استکهلم به عنوان یک راهبرد مقابله ای استفاده نمی کنند. به گفته دکتر Goldberg Mintz، برخی از عوامل تاثیر گذاری که که باعث می شوند این سندرم در برخی موقعیت‌ ها اتفاق بیافتد و در موقعیت‌ های دیگر رخ ندهد، عبارتند از:

  • مدت زمان اسارت
  • میزان تعامل قربانی با مجرم
  • روش ها و سبک های مقابله ای قربانی

فراتر از آن، سندرم استکهلم منحصر به آدم‌ ربایی نیست، بلکه می‌ تواند یک مکانیسم مقابله ای یا واکنش عاطفی برای افرادی باشد که در موقعیت‌ های آزار دهنده ای همچون سوء استفاده خانگی، کودک آزاری یا قاچاق انسان قرار دارند.
این سندرم همچنین می‌ تواند به موقعیت‌ های کاری و شغلی آزار دهنده و یا حتی ارتباط های خاص مثل فضای کاری یک مربی با ورزشکارش باشد.

دکتر Hunter می‌ گوید: این طرز فکر می‌ تواند در هر موقعیتی که در آن شخصی در موقعیت اقتدار یا قدرت بر دیگری قرار دارد (سوء استفاده کننده) و شخص دیگر (قربانی) احساس می‌ کند به دام افتاده و وابسته به سوء استفاده‌ گر خود است، اتفاق بیفتد.

در اینجا چند موقعیت خاص که ممکن است در آنها سندرم استکهلم ایجاد شود، آورده شده است:

1- کودک آزاری: دکتر Goldberg Mintz می‌ گوید: برای یک کودک (به‌ویژه یک جوان) می‌ تواند سخت باشد که والدین خود را با نگاهی منفی ببیند، حتی اگر والدینش به او آسیب بزنند.
با نگاهی به سوء استفاده جنسی از کودکان، یک مطالعه قدیمی در سال 2005 نشان می دهد که اگر چه همه قربانیان سوء استفاده جنسی از کودکان قربانی سندرم استکهلم نمی شوند، اما این سندرم اغلب ممکن است رخ دهد، به خصوص اگر قربانیان آزار مداوم را تجربه کنند.
این مطالعه همچنین نشان می دهد که پیوند غیر قابل توضیح شکل گرفته بین قربانی و آزارگر می تواند تا بزرگسالی ادامه یابد.

همچنین بخوانید >> روان پریشی والدین ، بررسی دلایل قتل فرزندان توسط پدر و مادر

2- روابط در محیط خانه: در حالی که این مورد می تواند موقعیتی باشد که قربانی توسط فردی که با او زندگی می کند مورد آزار جسمی قرار بگیرد، اما اشکال دیگری از سوء استفاده وجود دارد که این در این اتمسفر می توانند رخ دهند.

دکتر Goldberg Mintz در این باره می گوید: اشکال دیگری از سوء استفاده و آزار که در محیط خانه انواع وسیعی داشته و حتی می تواند شامل این شود که فرد دیگر به دلیل تفاوت در عادات غذایی، دیگری را مورد سرزنش قرار داده و یا حتی مصرف برخی از مواد غذایی را محدود می کند.

در حالی که بسیاری از مردم نسبت به این نوع رفتار ها واکنش نشان می دهند و موضع گیری کرده و یا حداقل احساسات منفی در مورد آن دارند ( به ویژه اگر تا قبل از آن تنش و مشکلی در مورد مسائل مربوط به غذا و خوردن نداشته باشند) اما برخی از افراد با افکاری نظیر احساس قدردانی از اینکه شریک زندگی‌ شان تا این اندازه به سلامتی او اهمیت می‌ دهد، می توانند دچار این سندرم شوند.

3- روابط در محل کار: دکتر Goldberg Mintz می‌ گوید: «برای بسیاری از افراد، هویت و ارزش آنها می‌تواند در محیط کارشان مورد حمله یا بی ارزش بودن قرار بگیرد».
بنابراین، ما می توانیم در برابر این نوع موقعیت های ایجاد شده در محل کار خود آسیب پذیر باشیم.
به عنوان مثال، این مورد می تواند مانند یک رئیس یا کارفرما باشد که به حد و مرز ها و یا عقاید و شخصیت شما احترام نمی گذارد.

رئیسی را در نظر بگیرید که وقتی یک یا تعدادی از کارمندانش مریض و غایب شده اند و یا در مرخصی هستند، حجم کار زیادی را برای سایر کارمندان ایجاد می کند. در این موقعیت کارمندی که این موضوع را درک می کند یا حتی احساس خوبی نسبت به آن دارد، اینطور نظریه پردازی می کند که رئیسش به او اعتماد داشه و تکیه می کند و برای او یا سایر کارمندان ارزش زیادی قائل است.
فرهنگ‌ های محل کار که بهره‌ وری را بر رفاه اولویت می‌ دهند، ممکن است به ویژه در برابر این موقعیت آسیب‌ پذیر باشند.

4- روابط مربی و ورزشکار: در مورد یک مربی ورزشی سوء استفاده گر و بد رفتار، بازیکنان مشتاق ممکن است به جای اینکه رفتار های این مربی را چیزی مضر بدانند، سوء استفاده عاطفی وی را به عنوان «شور» یا باور مربی به توانایی‌ های درونی بازیکنان تعریف کنند.
دکتر Goldberg Mintz می‌ گوید که وقتی این نوع سوء استفاده به نتایج موفقیت‌ آمیز (یعنی برنده شدن در یک بازی) گره می‌ خورد، می‌ توان آن را حتی به شکل ساده‌ تری توجیه کرد. یک مطالعه انجام شده در سال 2018 از این نظریه حمایت می‌ کند و نشان می‌ دهد که وقتی ورزشکاران جوان رفتار مربیان بدرفتار خود را توجیه می‌ کنند، ممکن است طرز فکری برای دفاع یا همدردی با آنها ایجاد شود که می‌ تواند از شاخص‌ های سندرم استکهلم باشد.

5- قاچاق جنسی یا قاچاق انسان: در شرایطی که قربانیان برای بقای اولیه (غذا، آب، سرپناه و غیره) به آزارگر و قاچاقچی خود نیاز دارند، مانند قاچاق جنسی یا انسان، قربانی ممکن است معیار های اصلی سندرم استکهلم را نشان دهد.
این رشد عاطفی گاهی اوقات پیوند تروما نامیده می شود. یک بررسی در سال 2021 که به پیوند های تروما در موقعیت‌ های قاچاق جنسی، به‌ ویژه موقعیت‌ هایی با عدم تعادل قدرت که به نفع قاچاقچی است، نگاه می‌ کند، نیاز مبرمی به متخصصان برای توسعه مداخلات برای پیوند تروما در موقعیت‌ های قاچاق و پس از قاچاق پیدا کرد.

علائم و نشانه های سندرم استکهلم

دکتر Hunter خاطر نشان می کند که سندرم استکهلم یک اختلال تعریف شده در DSM-5 TR با “علائم” و معیار های خاص نیست. این توصیف بسیار سست‌ تر از یک پدیده روان‌ شناختی است.

با این حال، برخی نشانه‌ ها و علائم وجود دارند که باید در نظر گرفت، به‌ ویژه در موقعیت‌ های سوء استفاده خانگی.  این نشانه ها می توانند شامل موارد زیر باشند:

  • احساس اینکه خودتان نیستید یا کارهایی را انجام می دهید که شبیه خودتان نیستند
  • احساس افسردگی و درماندگی
  • اصرار یا رفتارهای واقعی خودآزاری
  • احساس اینکه دیگران رابطه شما را درک نمی کنند
  • می خواهید همیشه از کسی که دیگران می گویند به شما صدمه می زند دفاع کنید
  • عصبانی شدن از دوستان یا عزیزان به خاطر تلاش برای محافظت از شما
  • به طور کلی، احساس اضطراب، ترس و شرم

به گفته دکتر Manly، افرادی که به سندرم استکهلم مبتلا هستند، تمایل آشکاری برای دفاع از آزار دهندگان خود دارند.

علی رغم ماهیت غیر قابل دفاع تجربه های قبلیشان، این افراد به ویژگی های مثبت فرد آزار دهنده و نوع موقعیتی که در آن قرار دارند اصرار  می کنند.

اگر چه قربانی ممکن است علائم مثبتی از خود نشان دهد اما در صورتی که از او خواسته شود تا از فرد آزارگر و سوء استفاده کننده از وی جدا شود یا کار هایی را به ضرر او انجام دهد، نشانه هایی از ترس، اضطراب، افسردگی یا ضربه آشکار (بیش فعالی، اختلال در تنظیم عاطفی) را از خود نشان می دهد.

همچنین بخوانید >> هیپنوتیزم درمانی یا هیپوتراپی چیست؟

نحوه درمان سندرم استکهلم

به گفته دکتر Goldberg Mintz، از آنجایی که سندرم استکهلم یک تشخیص واقعی نیست، هیچ مداخله مبتنی بر شواهد برای درمان آن وجود ندارد. او می‌ گوید: «در عین حال، اگر ترومای مرتبط با آن وجود داشته باشد، درمان تروما درمانی می‌ تواند مفید باشد.»

دکتر Hunter می‌ افزاید که سندرم استکهلم معمولاً به تروما درمانی طولانی‌ مدت نیاز دارد تا فرد بتواند اتفاقی را که رخ داده است، بپذیرد، ببیند که آن سوء استفاده بوده است و برای ایجاد توانمندی و آگاهی پیرامون این واقعیت که فرد دیگر به دام نمی‌ افتد، عمل کند.
او می‌ گوید این کار می‌ تواند به آرامی به از بین بردن درگیری بین قربانی و آزارگر کمک کند و هم از آسیب‌ ها و هم رفتار های خود و شرم درک‌ شده آن‌ ها را برطرف کند.

به طور خاص، دکتر Manly اضافه می کند که افراد مبتلا به سندرم استکهلم معمولاً نیاز به درمان متمرکز تروما از طریق روش هایی مانند حساسیت زدایی و پردازش مجدد حرکات چشم (EMDR)، درمان شناختی رفتاری (CBT) یا سایر اقدامات متمرکز بر تروما دارند.

نحوه دریافت کمک

کسی که سندرم استکهلم را تجربه می کند باید فوراً از حمایت روانی برخوردار شود. این امر ممکن است چالش‌ بر انگیز باشد، زیرا افراد مبتلا به سندرم استکهلم اغلب به دلیل ماهیت این مکانیسم مقابله، نیازی به دریافت درمان را در خود نمی‌ بینند.

اگر متوجه شدید که در تلاش برای رهایی از یک رابطه خشونت‌ آمیز هستید یا در انجام کار با مشکل مواجه هستید، وقت آن رسیده است که کمک بخواهید.

به‌ویژه اگر فکر آسیب رساندن به خود را دارید، این موضوع بسیار مهم است. دستیابی به هر گونه کمکی، حتی از طرف خانواده یا دوستان، نقطه ای عالی برای شروع است. در حالت ایده آل، یک تروما درمانگر محلی متخصص در مورد سوء استفاده پیدا کنید.

منبع ترجمه

ترجمه و بازنویسی شده توسط مجله پزشکی سلام

مجله پزشکی سلام
مجله پزشکی سلام
مجله پزشکی سلام
مجله پزشکی سلام از سال 1401 کار خود را در زمینه تهیه و انتشار مقالات و اخبار اختصاصی، معتبر و برگزیده پزشکی و سلامتی آغاز نموده است.

پاسخی بدهید

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

تازه ترین ها

مقالات ویژه

محبوب ترین ها